روستای دولاب – ( دولاو )

روستای دولاب در۴۰ کیلومتری جنوب شهر سنندج دردامنه کوه معروف «عه والان » مابین شهر سنندج وکامیاران، ازتوابع بخش موچش، منطقه ی اورامان ژاورود شرقی واقع شده است. روستای دولاب ازشمال به روستای« دیرمولی» وازجنوب به روستای« طاء وسرچی »، ازمشرق به روستای « نشورعلیا»،ازمغرب به رودخانه سیروانوروستاهای« وصی سفلی وعلیا » وازشمال غربی به روستای« بزلانه »،ازجنوب غربی به روستای « نزاز» محدود می شود.
دولاب فعلی ظاهرا ًروستایی به صورت پلکانی وبا بافت قدیمی است. تاریخ بناء آن معلوم نیست، هرچند دارای مسجدعبداللهی نمی باشد،اما قدمت آن به بیش از۹۰۰ سال پیش می رسد.به هرحال روستای دولاب احتمالاً ازدوروستای قدیمی تربوجود آمده است :
الف- درزمان قدیم روستایی در« درّه ی غلام ویس» واقع درچناریز انتهای درّه ی « گول کین» « ویه سور» بوده .درحدود هفتاد سال پیش توسط باغداران که مشغول به کندن وحفاری باغات خود بوده اند ،اشیائی مانند زیر سیگاری، تنور و… بدست آمده که نشان ازقدمت آن دارد. اها لی این روستای ویران شده ، بعداً به دولاب فعلی نقل مکان کرده اند.
ب – ازراویان سینه به سینه نقل شده ؛ باغات درّه ی نوم، درگذشته روستا، یا به قولی دیگرشهریهودیان بوده است. دلیل بر صدق این روایت این است ، که باغداران این منطقه درهنگام کار کشاورزی وحفرزمین به اشیاء قدیمی همانند؛کاسه، کوزه، ظروف ورشو وخمره های گلی دست پیدا کرده اند.
ج – دلیل وشاهد سوم براین ادّعا این است، که درحدود سی سال پیش پیر زنی یهودی به نام « ایران خانم » ساکن محله ی آقازمان سنندج، ازدولاب به عنوان زادگاه خود ویهودیان یاد نموده وخاطره هایی ازدوران جوانی خود در روستا های دولاب ونیر نقل کرده است .ازمستمعین موثق شنیده شده، چند سال پیش رادیو اسرائیل از باغات « نوم » به عنوان زادگاه وشهر قدیم یهودیان یاد نموده است .
ز بزرگان روایت شده؛ اوّلین کسی که روستای دولاب رابنیاد نهاده، فردی به نام «اسفندیار» که مقبره ی آن مرحوم درقبرستان سیّد اسحاق در روبروی روستا واقع شده است.
به هرحال روستای دولاب دارای آب وهوای معتدل کوهستانی و در حدود ۱۶۰چشمه دائمی دارد ،پس به حق شایسته است، که نامش دولاب یعنی «دول ئاو» باشد . تنوّع هرچهار فصل وزیباییهای بی نظیر آن را برپیشانی خود حک نموده است. هر فصل ویژگی خاصّ خودش راداراست. در بهار کوه ها، باغ ودرودشت مخملی سبز به تن می آرایند. زمزمه ی چشمه ها وجویبارها با نغمه ی پرندگان روح وروان ،چشم وگوش را نوازش می دهند . میوه های رنگارنگ تابستان درکنار چشمه های سرد وخنک ،خستگی را ازتن عابران ورهگذران می زداید .
پاییزرا فصل دیگراست ، نه قلم قادر به توصیف، ونه زبان تاب بیان، ونه چشم تحمّل دیدن آن همه زیبایی را دارد .هزاران رنگ زرد، سرخ، نارنجی و… دیدگان را نوازش می دهند، پاییزعروس فصل ها ،تنوّع میوه ها ، نسیم جویبارها ،غم را ازدل ها می رباید وایّام را به دل رهگذران حلاوتی دیگر می بخشد .
زیبا تر از همه زمستان، آخرین فصل سال با لباس سفید خود همه جارا پاک و یک رنگ می نماید. گویا همه گردوغبارایّام را ورنگا رنگ بودن دیگر فصل ها را با خود می برد و طبیعت را برای تغییر وتحوّل ورویش وجوانه زدن وتوّلد دیگر وزندگی دوباره مهیّا می سازد .

دولا ب محلّ پرورش عالمان وبزرگان دینی زیادی درگذشته بوده – که متاسّفانه امروز فقط نام ونشانی از آن ها به یادگار مانده است- و مردمی شافعی مذهب دارد وبه زبان کردی وبالهجه ی اورامی،صحبت می کنند. دارای چهار مسجد وخانقاهی متعلّق به دراویش قادریّه می باشد،که در پایین روستا واقع شده و قدمت آن به ۲۷۰سال می رسد. دولاب دارای آب لوله کشی ،برق،تلفن،خانه بهداشت،مدرسه ی ابتدایی ،راهنمایی ودبیرستان است؛ودرحدود۱۹۴ خانوارونزدیک به ۷۲۰ نفر جمعیّت دارد وبه دلیل شرایط سخت وصعب العبوربودن روستاآمارمهاجرت آن بیداد می کند ؛که بیش از ۳۰۰ خانوار آن اکنون درشهرهای دیگر بخصوص؛ سنندج سکونت دارند .
تنوّع محصولات باغداران دولاب بی نظیراست شایدکمترروستایی رادراستان شاهد بود که این گونه تنوّع میوه رادر خودجای داده باشد.درتولیدگیلاس مقام اوّل استانی را داراست،انواع انگور، گلابی ،سیب،گردو،زردآلو ،آلبالو،شفتالو،انجیر،توت سفيد وفرنگی و… رامی توان نام برد .
انواع گل وگیاه دربهارزینت بخش دامنه ها وکوه پایه ها وتپه هاست .سیردرباغات وهوای خنک درگرمای تابستان ونغمه ی پرندگان ؛ دل هررهگذری رابه حق می رباید .
بیشتر مردم روستای دولاب به کشاورزی (باغداری)،دامداری (درحد تامین مایحتاج خود ) وزنبورداری می پردازند . جوانان درایّام بیکاری درشهرهای دیگراوقات فراغت خودرا با فروش خشکباروکاردرشرکت هاسپری می کنند . دولاب هم همانند سایرروستاهای مناطق کردنشین مردمی مهربان ، صمیمی ومهمان نوازوپیرمردانی خوش قریحه،پیرزنانی باتجربه وجوانانی فعّال وکوشا رادرخودجای داده که نتیجه ی تلاش وهمّت آن ها باعث شده که بیش از۲۰۰ نفر دارای تحصیلات دانشگاهی باشند و مایه ی بسی مباهات وافتخاراست كه با همه ی این کمبود ها وسختی ها به چنین موفّقیّت هایی دست يافته اند.