ويژگی های زبان و ادبيات اورامی بخش اول

فهرست:
- مقدمه
- ویژگی عمومی زبان اورامی
- ویژگی های زبانی و نوشتاری اورامی
- مقایسه واضح تر اورامی با زبانهایی چون عربی و فارسی
- نمونه هایی از اشعار غنایی در زبان اورامی
- نتیجه گیری
- منابع
مقدمه
امروزه در جهان زبانها را با توجه به نزدیکیهای آوایی، گرامری و … در خانوادههای زبانی دسته بندی میکنند. در واقع زبانها مانند گونههای گیاهی با زبانهای هم خانواده و خویشاوند خود در یک شاخه زبانی دستهبندی میشوند.
برخی از خانوادههای زبانی شناخته شده در جهان عبارتند از: هندواروپایی، تبتی، آفرو-آسیایی، آمرنید و …، که هر یک از اینها نیز خود زیر شاخههایی دارند.
به عنوان مثال خانوادهی آفرو- آسیایی زیرشاخههایی مانند زبانهای سامی، مصری، اوموتیشی و .. را دربردارد. و در ادامه نیز شاخه “سامی” نیز دارای چندین زبان است که مهمترین آنها عبارتند از: عبری، عربی، آشوری، آرامی.
اما تنها ذکر یک نکته لازم است و آن اینکه شباهت محض کلمات، که آن هم امروزه ناشی از مراودات زبانی و وامواژه گیری است؛ دلیلی بر همخانواده بودن و هم ریشه بودن دو زبان نیست
ویژگی عمومی زبان اورامی
این كلمه ،از كلمه اورامان یا هور امان مشتق شده است ، كه منطقه زندگی كردهای اورامی است و در مورد معنی آن نظر های متعددی وجود دارد ، از جمله”
۱-دکتر محمد معین میگوید:
برای آشنایی بیشتر با زبان پهلوی ،زبان کردی اورامی یک منبع بسیار مهم است. پهلوی با وزنی بخصوص و همانند گورانی خوانده میشده است وگاهی آن را پهلوی وبرخی اوقات آن را اورامه، اورامن و اورامنانیان میگفته اند.
شاید اورمنان، همان گونهی فارسی (هورامه نان) اورامی است و با واژهی (هه ورامان) یکی است. شاید نیز هورامهنان – هورامانان = هور + امان (امدند) + آن – زمان طلوع خورشید. همچنان که میگویند: (به یانیان) بامدادان، (ئیواران) زمان عصر
۲-واژه (هور- آمان) که در زبان سورانی به معنی«روَژ ههلَاتن» یا بیرون آمدن و طلوع خورشید است.
۳- واژه (هه ور- آمان) جملهایست خبری به معنای آمدن ابر در آسمان و بارندگی.
۴ – واژه (هه واری- آمان) به معنی خانه و پناهگاه محافظت شده و آرام است. چون هورامان منطقهای است کوهستانی و امن.
۵-واژه (هاواری- آمان) به معنی طلب پناه دادن آمده است.
۶-واژه هورامان، از کلمهی «ئوروموَن» استخراج شده است. صیدی شاعر هورامانی در در شعرهای خود از کلمهی «ئوروموَن» استفاده کرده است.
عقیده بر این است که در زمان زندگانی صیدی، مردم از این کلمه استفاده کرده اند.
۷-واژه «هورامان» از «ئوورامهن» استخراج شدهاست که نام یکی از آهنگهای قدیمی کرد در دوران پیش از اسلام است.
۸-در فرهنگ «برهان قاطع» در مورد این واژه، نوشته شده که «ئوورامان» به معنی خانه و پناهگاه سخت و محکم است. این واژه، از دو قسمت «ئوورا» به معنی قلعهی محکم و سخت و «مان» به معنی خانه و محل اقامت درست شده است.
۹-تعدادی از صاحبنظران واژهی هورامان را به «هوورئامای» بر میگردانند که به معنی بالاآمدن و صعود کردن است. چون منطقه هورامان و محل زندگی اورامی ها هم مکانی سخت و مرتفع است که برای رسیدن به آن از هر طرف باید از ارتفاعات عبور کرد.
۱۰-واژه هورامان به معنی سرزمین اهورا است و اورامان یعنی جایگاه اهوره مزدا.
۱۱-واژه ی هورامان یعنی سرزمین خرم. هورم در زبان پهلوی اشکانی یعنی خرم و هورمان یا هورامان یعنی سرزمین خرم.
زبان کردی هورامی برای سده های طولانی زبان ادبی غالب در کردستان جنوبی (شامل استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام و بخش هایی از کردستان عراق) بوده است و بسیاری از شاعران کرد اشعار خود را به این زبان سروده اند که از میان آنها می توان به شاعران بزرگی مانند مولوی کرد (تاوگوزی)، صیدی هورامی، میرزا عبدالقادر پاوه ای و … اشاره نمود. کتاب حدیقه سلطانی بسیاری از این شاعران را نامبرده و نمونه ای از اشعار آنها را ارائه کرده است.
بسیاری از کتاب های اهل حق به این زبان نوشته شده اند که از جمله کهنترین کتاب های نگاشته شده به زبان کردی بوده و همچنین از جمله معدود کتاب های نوشته شده به زبان های ایرانی در سده های نخستین پس از اسلام می باشند. صدیق صفی زاده (بورکه یی) در مقدمه کتاب فرهنگ ماد-جلد نخست، تاریخچه ایی کوتاه از تاریخ ادبیات اورامی عرضه کرده است .
هورامی در زبان کردی”ماچو”ودر ترکی “زازا” و در فارسی “گورانی”خوانده می شود.این زبان،زبان شعر دربار امیر اردلان و بابان سلیمانیه بود آن را صیقل یافته تر و مهذب تر از دیگر لهجه های کردی می دانستند. امروزه قزل باشهای ترکیه و کاکه ای های عراق و مردم هورامان ایران و ساکنان نواحی مرکزی زاگرس تا جنوب شاهراه خانقین – کرمانشاه به این زبان تکلم می کنند.
لهجه هورامی درادبیات کردی سایقه طولانی دارد. بخش اعظم ادبیات آن شعر است که متاثر از سنت های قومی است . وسیله انتقال شعر عامه،سنت شفاهی است. اما ادبیات مکتوبی هم هست که قدمت آن زیاد است . مثلا در سده دوازدهم میلادی در سلیمانیه پوستی پیدا شد که بر آن ابیاتی مربوط به حمله عربها به ایران بود
زبان اوستایی و پهلوی ، كه از زبان های قدیمی آریایی می باشند ، با این زبان قرابت دارند.این قرابت گاهی به حدی است ، كه افرادی كه به كردی اورامی مسلط می باشند ، می توانند تا اندازه زیادی از متون سنگ نوشته ها و پوست نوشته های دوران باستان ، كه به زبان اوستایی ویا پهلوی نوشته شده اند ، سر درآورند . لذا به نظر زبانشناسان ، فراگیری زبان كردی ، برای فارسی زبانها ، بسیار كار مثبتی است و به منزله یادگیری زبان لاتین ، توسط فرانسوی زبانان می باشد.
۹۰% لغات زبان کردی آریایی و ریشه ی اوستایی دارند و حتی طریقه ی خواندن اوستا کتاب دینی زرتشت در اورامان و پاوه به ویژه (Roware- رووه ری) در شمال پاوه و اورامان تخت و که مالاو- وه یسیا (اوستای دوم زردشت) هنوز سراییده می شود و نوشتن کتاب اوستا بار اول در مشکین شهر فعلی آذربایجان که نام اولیه اش اورامی بوده و بار دوم در ئاویسه ر Awesar) در شمال شهر اورامی (ته ویله (Tawele در غرب پاوه که روی پوست آهوی زرد حکاکی و نوشته شده و در آتشکده ی فروزان پاوه به همراه ۳۰۰ جلد کتاب پوست نوشته پزشکی و نجوم نگهداری می شده، د و حتی مانی پیامبر کرد اورامانی در سال۲۶۵میلادی کتاب «باینگام» را که امروز باینگان گفته می شود و به معنی شعله ی نور می باشد به آتشکده ی پاوه هدیه کرده و خود در هیروی که به معنی هیربد است به پرورش مغان و موبدان و هیربدان می پرداخته و در محل نه یسانه و به له بزان معابد زردشتی برای ستایش اهورامزدا و خدای نوریا به قول مانویان (نروی) وجود داشته اند که یکی از این معابد آثار آن با همان نام زردشتی در روستای نه روی در شمال غرب پاوه هنوز به چشم می خورد و حتی کاسی ها که در کوه های زاگرس و بویژه اورامان می زیستند خدایان متعددی روی قله ی کوه ها به صورت بت طلا یا سنگ داشتند که می پرستیدند مثل خدای سوریاش که در نزدیکی پاوه محلی به نام سریاس شاید بازمانده از نام این خدای کاسی ها باشد و خدای دیگر آن ها کاژو نام داشت که در شمال پاوه کوهی به نام کاژه که احتمالا بنام همان خدای کاسی است که هنوز سینه به سینه نامش آمده و به له بزان در اوستا به معنی مکان ستایش ایزد مقدس آمده و پروفسور مینورسکی نام Naisana را آشوری دانسته و می گوید که : خدای نیسان که امروزه به لفظ رومی و یهودی هم نیسان گفته می شود، در دوره ی آشوریان به همراه خدای شمش یهود پرستش می شده اند و در شمال نوسود و نودشه هنوز نام خدای شمش قوم یهود و آشوری و بابلی بنام که لو شه مشی پابرجا بوده چون این اقوام بت خدایان خود را روی نوک کوه های بلند گذاشته و مراسم سالیانه ی شکرگذاری بر پای می داشتند
در عهد فرهاد چهارم اشکانی اسقف مطران از ارمنستان همراه فرمانداری ارمنی به نام پاونی برای ترویج کیش مسیح به پاوه واورامانات مهاجرت کردند ونام طایفه میتران یا متران هنوز درپاوه شنیده می شود که بازماندگان آن اسقف مسیحی اندودرمحل فعلی مسجدجامع پاوه کلیسای مرکزی را ساختند ودراطراف این کلیسا سردابه های زیادی برای غسل تعمید ایجاد کردند که دراین سردابه های مقدس با آب خود را غسل می دادند ونام یک محله پاوه به نام محله سردابه ها هنوز برسر زبانهاست. و سه ردی(sarde)می گویند یعنی محل سردابه های مقدس مسیح ودو کلیسای دیگر درهمین زمان که حدود سال ۵۰ میلادی می شد،درپاوه در محله شیشو(shishow) و پشته(pshta) ساخته شدند که به ترتیب نام یکی از حواریون مسیح وکلیسای محکم گفته می شد.ومردم اورامان برای محکم کردن در خانه می گویند: پشکولش بنیه یعنی چوب پشت در را بگذار.که پشته ازهمین محکمی درعظیم آن گرفته شده وکلیساها برای جمع آوری اعانه وکمک ازمردم که درباغهایشان گردو ی زیادی داشتند تقاضا کردند که برای درآمد کلیساها کمک کنند وهرکس کمی گردو به کلیسا کمک می کرد وحتی درزمستان نان خاصی به نام نیمه فیس (Nimafis) درکلیسا بین مردم تقسیم می شد وهرکس برای جمع کردن گردو به باغ می رفت به ته کیسه خود یک گردو می بست ومی گفت ئینه بنه پیته نهIna bna pitana واین کلمه هنوز دربین مردم آریایی انگلستان وارمنستان واورامان یک ریشه داشته وبه کار می رود ومعادل انگلیسی وارمنی برای این کلمه Benefice می باشد یعنی درآمد کلیسایی که کلمه نیمه فیس از همین کلمه ریشه دارد وکلمه بنه پیته از کلمه benefit ریشه دارد که به معنی سود واحسان کردن می باشد ویا مردم اورامان چون خورشید پرست بودند می گفتند جایگاه خورشید پرستان یا هورامان اور یعنی ئاهیر یا آتشین ومان یعنی خانه . ووقتی کسی می مرد مردم با گریه وزاری به اطرافیان می گفتند باوکه رو یعنی پدرم به خورشید یا نور یا اشعه خورشیدکه مقدس بود ملحق شد.ویا برا رو یعنی برادرم به رو(ray ) یا اشعه پیوست این کلمه درزبان اورامانی وانگلیسی وارمنی به یک معنی همان اشعه یا پرتو معنی می دهد.ومردم می گویند روچن یعنی سوراخی درپشت بام دراورامان که نور را به داخل خانه هدایت می کرد تابتوانند درخانه تاریک وبدون پنجره بهتر ببینند. رو یعنی اشعه وچن(chn) یعنی جذب کننده وگیرنده نور پس رو همان (ray ) به معنی پرتو است ومردم هنوز درهورامان می گویند برا رو یعنی برادرم به جانب اهورامزدا یا خورشید شتافت واین زردشتی بودن مردم این سامان را درقدیم واکنون که زوال یافته نشان می دهد.
ویژگی های زبانی و نوشتاری اورامی
واز ویژگیهای دیگر گویش اورامی می توان به آمدن دو حرف اضافی برای یك متمم اشاره كرد كه در كلام شعرای سبك خراسانی و در ادب پیش از اسلام نیز رواج داشته است.(صفریان، كامل۱۳۸۶: )
در این گویش برای رفع مشکل، بعد از کلماتی موزون که در هنگام بحث از حروفی که ما را به شک و ایهام می اندازند از واج /H / استفاده می کنیم.( مینورسکی، ۱۹۳۳: ۶۴۳- ۶۵۰).
ما در گویش اورامی حروف ث، ح، ذ، ص، ض، ط، ظ، ع و غ نداریم یعنی واجها در حنجره صوتی هنگام ادای کلمه نمی گنجد و یا با حروف مشابه، یکی تلفظ می شود. در واقع این کلمات که در زبان عربی هر کدام یک واج جداگانه دارند در گویش اورامی حذف شده اند اما بقیه حروف حروف بدون هیچ تغییری در شکل و یا طرز نوشتن، در کردی اورامی همانند فارسی و گویش کردی سورانی بکار می رود: ا، ب، پ، ت، ج، چ، خ، د، ر، ژ، س، ش، ف، ق، ک، گ، م، ن، ه، ی. اما کلماتی را هم دارا می باشد که در زبان فارسی کاربرد موجود نمی باشد از جمله :«ێ، ڤ، ڕ، ﯚ» وغیره. الفبای کوردی اورامی به طور کامل تدوین نشده است چون ما واجهای مختلفی را داریم که هنوز در زبان اورامی وجود ندارد از جمله چند نوع واج از حروف متفاوت “و” که در فارسی یکسان نوشته می شود و نمونه ایی از ان هم در کردی سورانی وجود ندارد از جمله “شۊ، د ۊی، ئاوو، دوو، مرۆڤ” و…
به هر حال در تدوین الفبای- که درواقع کامل هم نمی باشد- برای گویش اورامی از ۲۸ حرف عربی شش حرف را حذف کرده و حدو ۱۵ تا را اضافه کرده است و در هم واجهای دیگری همانند « ۊ» را اضافه کرده اند : «ئـ، ا، ب، پ، ت، ج، چ، ح، خ، د، ر، ڕ، ز، ژ، س، ش، ع، غ، ف، ڤ، ق، ک، گ، ل، ڵ، م، ن، نگ (ن و گ با یک حالت ۷ مانند بر روی گ مثل ئه نگۊر یعنی انگور)، هـ، ه، و، ۆ، وو، ۊ، ی، ێ و در آخر ێ.»[۲]
پس حروفی همانند «ر» به دو شکل « ر، ڕ» نوشته می شود، در اینجا لازم است مثالهایی از کاربرد این واج ها را بیان کنیم: ڕاو (شکار )، چڕین(آواز خواندن)، هۆره(زبان نیایش کهن، و تنها آواز بدون موزیک امروزی مختص به منطقه کرماشان).
اما حرف «ر» ساده بیشتر بعداز حرف اول بعد با صدای خفیف تر خوانده و شنیده می شود(بجز مواردی کم) مانند؛ واران(باران)، ناودروهن(میان دربند)، وه هار(بهار)، گیرفان(جیب لباس)، وه رک(بزغاله و گوسفندان خانگی).
– حرف «ل» که در زبان فارسی و عربی یک واج است در گویش اورامی به شکل دو واج مختلف «ل، ڵ» نوشته و خوانده میشود همانند؛ لاڵه (دعا)، لهچگ(روسری)، لافاو(سیل)، ووڵ(رها، آزاد)، زهنگۆڵ(زانو).
– حرف «و» بعلت وجود صداهای مختلف واو در گویش اورامی نوشتن و خواندن آن با حروف عربی یا فارسی، کار آسانی نیست، چرا که صداهای موجود از چهار مورد می تواند فراتر رود، ما در اینجا به سه مورد آن بسنده می کنیم از جمله « ۊ» که به کرات بهکار می رود، این حرف بخصوص در در زبانهای فرانسه، دانمارکی (کشورهای اسکاندیناوی) و خیلی کشورهای اروپای دیگر بسیار فعال است. یک واو که دو نقطه بر روی آن وجود دارد نوشته می شد. در دانمارکی ø,y و در دیگر کشورها با ϋ, ό تلفظ می شود و حال مثالها؛ هۊل(موی زرد طلائی)، به لۊی(بلوط)، گۊیژ(زالزاک)، تۊیشامی(توتشامی)، میۊی(مو)، شۊ (شوهر)، ، ڕۊن(روغن)، ڕۊ(رو)، کۊ(کوه)، کۊرهوبی(خرابه)، نۊر(سیما، شوق)، سۊر(قرمز)، ، قۊڵ(عمیق)، ، پۊترکیا(فرسوده)، شهۊ (پیراهن)، جۊڵه(حرکت)، ژۊر.
و اما واو ساده که در نمونههای زیر بیشتر با آن آشنا می شویم؛ وه ر(سو/ طرف)، بهو(بیا)، چه و(چشم)، ، تونی(سنگ)، واز(باز)، وهنهتاق(نانکش)، وه روه(برف)، وه یویی(عروس)، واته ی(گفتن)،.
در سومین مورد واو که به شکل«وو» نوشته می شود و خاصیت آن دادن صدای کشیدهتر به واو می باشد برای روشن تر شدن مطلب بهتر است مواردی از کاربرد این واج را بیان کنیم: که ڵهووڕ(کلهر)، ڕوو (روز)، هووڕ(خورجین)، زوو(بوته گیاهی کوچک که مصرف خوراکی دارد)، زوور(قدرت)، چووڵ(خالی از سکنه، خالی)، جوور(نوع)، پووڕ(دراج، پرنده وحشی خوراکی)، بووڕ(فرمان بریدن)تووڕ(تور)،کوور(کور)، بوور(رنگ خاکستری)، دووڵ(سطل)،.
اگر بخواهیم واو دیگری را از قلم نیندازیم که کاربردش در زبان کردی اورامی بسیار کم است. البته برعکس در مناطق سوران نشین بیشتر استفاده می شود و به شکل (ۆ) نوشته می شود. به هر حال طرز بیان آن بستگی به لهجه های عشیرهای و طایفه ای هم دارد چنانکه حیت کاربرد زبان و گویشهای مختلف از یک روستا به روستای دیگری از نظر طرز ادای کلمات با هم تفاوت می یابد چه برسد به کاربرد واجهای مختلف از یک زبان.
حرف «ی» هم در حالی که دراشکال«ێ،ی» به کار گرفته می شود، به دو یا سه صدای متفاوت نزدیک بهم به گوش می رسد. از جمله: ، ئیسه(حالا)،ئێران(ایران)، ئاوایی(روستا).). دراین قسمت حرف صدادار فتحه و کسره را داریم که معادل آن در اورامی برای فتحه در اول حرف «ئه»،َ در وسط و آخر همانند فارسی نوشته می شود. اما کسره در اول وسط و آخر بدین شکل می باشد : «ئێ، ێ» که با نوشتن مثالها بهتر نشان داده می شود؛ بێهوش(بیهوش)، بێوهر(بدون حاصل)، دێو(دیو)، وارێ(می بارد)، ئهرێ(آری) و حرف«یا» شکل همزه را داریم که در موارد شروع کاربرد زیادی دارد: ئازاد(آزاد)، ئاواز(آواز)، ئاشق(عاشق)، ئاواره(آواره).
مقایسه واضح تر اورامی با زبان هایی چون عربی و فارسی :
– در زبان کردی اورامی صدای Ü- « ۊ» مثل نۊسه ی( نوشتن)، نۊر( نور)، هۊل(زرد خرمائی) بکار می رود، این واج در زبان سوئدی هم وجود دارد اما در زبان عربی و فارسی و کردی سورانی بکار نمی رود.
– فتحه ــَ در زبان کردی اورامی به شکل «ه»نوشته می شود چنانکه به همه ن را بجای بهمن و وه هار بجای بهار نوشته می شود.
– ضمه ــُ در زبان اورامی به شکل «و» نوشته می شود مثلا كو رد بجای «كرد».
-تشدید در زبان اورامی بجای علامت، بصورت تکرار مجدد حرف نوشته می شود مثل : ملله ت بجای «ملت».
– آ، در وسط کلمه به شکل «ا» و در اول کلمه به شکل « ئـا» نوشته می شود همانند ئاسمان در عوض آسمان.
– در زبان اورامی حرف ( ع) به صورت ( ئـ ) نوشته می شود مثل ئه زیز به جای عزیز.
– بجای حروف« ث س ص» فقط «س» نوشته می شود سابت بجای ثابت، سه د بجای صد.
– در زبان اورامی بجای حروف «ز ذ ض ظ» فقط «ز» نوشته می شود: زامن بجای
ضامن، زات در عوض ذات، زاهر به جای ظاهر.
– در زبان اورامی بجای حروف «ت ط» حرف «ت» نوشته می شود مانند تا هر در عوض طاهر.
– در زبان اورامی بجای حروف «ح، هـ » حرف «ه» نوشته می شود: هه ق بجای حق،
– حروف «غ ،ق» در زبان گورانی بصورت ق نوشته می شود مثل قه ریب در عوض غریب.
– «گ » در زبان اورامی بجز صدای « گ» مثل گاواره، در بعضی از مواقع از ته حلق و با لرزش زیاد تارآواها همراه است همچون خوارنگ(قسمت پایینی)، گه نیێگ(گندیده).
– در اورامی حرف η در فونتیك انگلیسی که در زبان های عربی و فارسی موجود نمی باشدبه صورت « » که یک ۷/ ساکن هفت مانند بر روی آن است نوشته می شود همانند هه ، خوار .
– در زبان اورامی حروف ێ بجای اِ فارسی می آید همانند : ئێران در عوض اِیران
– اَ ، عَـ فارسی در زبان اورامی صدای ئه می دهد مانند ئه ده ب و ئه زیز بجای اَدب، عزیز.
– اُ ، عُـ فارسی در زبان اورامی «ئو» صدا می دهد همانند ئومان، ئوتاق در عوض عُمان و اُتاق
در پایان لازم می دانم لیستی از الفبای اورامی در مقایسه با الفبای فارسی و خط اواشناس بین المللی ارائه دهم:
فارسی | كوردی اورامی | خط آواشناس بین الملل |
آ | ئا،ا | A a |
ب | ب | B b |
چ | چ | Cc |
د | د | Dd |
ـَ | ه ـه | Ee |
در فارسی موجود نیست | ـئـ ، ێ | É é |
ف | ف | F f |
گ | گ | Gg |
هـ ، ح | ه | Hh |
ــِ | ێ ، ێـ | I i |
ی | ی | Í í |
ج | ج | Jj |
ژ | ژ | Jh jh |
ک | ک | K k |
ل | ل | L l |
در فارسی موجود نیست | ڵ | Ĺ ĺ |
م | م | M m |
ن | ن | N n |
در فارسی موجود نیست | ـ | η Ŋ |
در فارسی موجود نیست | ۆ | Oo |
پ | پـ | P p |
ق ، غ | ق | Q q |
ر | ر | R r |
در فارسی موجود نیست | ڕ | Ŗŗ |
س ، ص ، ث | س | S s |
ش | ش | ShSH |
ت ، ط | ت | T t |
ــُ | ئۆ | Ő ő |
صدای کشیده« و» | وو | Úú |
در فارسی و کردی سورانی موجود نیست | ۊ | űÜ |
در فارسی موجود نیست | ڤ | V v |
و | و | W w |
خ | خ | X x |
ز ، ذ ، ظ ، ض | ز | Z z |
تهیه وجمع آوری: زهرا عظیمی
ویرایش : میردوک
منابع :
دیوانی مه وله وی چاپ بغداد گردآوری محمد ئه مین اردلان
دیوان اشعار مه وله وی چاپ بغداد ماموستا عبدالکریم مدرس
وبلاگ های:
تاکانه یا خانه گا
اورامان
گوران
اشعار سید یعقوب ماهیدشتی
– تاریخ موسیقایی کوردی(۲۰۰۲). محمد محمد، باقی، ص ۶۸٫
پژوهش از بهمن بهرامی
ارئه توسط : یاران پردیور
دکتر محمد معین فرهنگ معین
صفریان، كامل۱۳۸۶: